سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

روزِ اَلَست، روزِ ازل، لحظه‌های عشق            روزی که آفریده شد عالم برای عشق

روزی که آفـریـنـشِ گـیـتی تـمـام شـد            آغاز شد به دستِ خدا ماجـرای عشق


بودیم گرچه در دلِ سر گـشتگان ولی            کـم کـم شـدیـم بینِ همه آشنـایِ عـشـق

چـشمی میانِ آن همه ما را سـوا نمود            دل را ربود و داد دلـی مبتـلای عشق

دستی به روی شانۀ مان خورد و ناگهان            ما را صدا نمود کسی با صدایِ عشق

روز اَلَـسـت لـحـظـۀ آغـازِ عــاشـقـی            ما را خـدا نمـود اسـیـرِ خـدایِ عـشـق

عکـس خـدا نـشـستـه بر آئـیـنه‌هایـمان
روز ازل حـسیـنـیه شد سیـنـه‌هـایـمان

هستی بهـانـه بود که سِـرّی بیان شود            مـستی بهانه بود که ساقی عـیان شود

خلقت ادامـه یافت و رازی گشوده شد            تا معـنـیِ وجـودِ زمیـن و زمـان شود

با دستِ غیب وقتِ ظهورت نوشت عشق            وقـتـش رسیـده نوبتِ دیـوانـگـان شود

قلبِ مدیـنه می‌طـپـد از خـاکِ پـایِ تو            جـاروکـشِ هـمـیـشـۀ این آستـان شـود

حتی بهشت با سرِ مژگان رسیده است            تا قـبله گاهِ وسعتِ هفـت آسـمـان شود

تو حـیدری، تو فـاطمه‌ای، تو پـیمبری
سوگـند بر خـدا که خـدائیـش محشری

بی‌تو هـزار گـوشۀ دنـیـا صفـا نداشت            حتی بهشت بی تو که این جلوه را نداشت

گیرم هـزار کعـبـه خـدا خلـق می‌نمود            چنگی به دل نمی‌زد اگر کربلا نداشت

حتی زِ معـجـزاتِ مـسیحـا خـبر نـبود            مُـشتی اگر زِ خاکِ قـدومِ شما نداشت

بی‌تـو هـوایِ خـانۀ زهـرا گرفـتـه بود            این قـدر جلوه جـاذبۀ مرتضیٰ نداشت

شکرِ خدا که خانۀ تان هست رویِ خاک            ور نه زمینِ تیره که دارالـشفـا نداشت

مـجـمـوعـۀ خَـصـائِـلِ بی‌انـتـهـا شُدی
یـک جـا تـمـامِ سِـلـسِـلـۀ انـبــیـا شـدی

گیرم بهار نیست دَمی جانفزا که هست            گیرم بهشت نیست غبارِ شما که هست

بر خِشت خِشتِ کعـبه نویـسید با طـلا            گیرم که قبله نیست ولی کربلا که هست

در ازدحامِ خـیلِ گـدا جا اگر کم است            تشریف آورید دو چشمانِ ما که هست

جـایـی اگـر نبـود خـدا را صـدا کـنـید            باب الجواد و سایۀ ایوان طلا که هست

کوتاست سقفِ عالم اگر وقتِ پَر زدن            غم نیست، رویِ گنبد و گلدسته‌ها که هست

خوش گفـته‌اند قطره که دریا نمی‌شود
هر یـوسفی که یوسفِ زهـرا نمی‌شود

تـو آمـدی قـیـامـتِ کُـبـریٰ رَقَــم زدی            بـر تـارُکِ هـمیـشـۀ عـالـم عَـلَـم زدی

می‌خواستی که رشک برند دیگران به من            زلـفِ مـرا گِـره به نـسـیـمِ حـرم زدی

حِـس می‌کـنم میانِ دلـم بـویِ سیب را            از آن زمان که در حرمِ دل قـدم زدی

می‌خـواستی که شعله بگـیریم بی‌اَمان            آتش به جانِ هـر غـزلِ مُحـتـشم زدی

با شیر، طعـمِ روضۀ تان را چـشیـده‌ام            وقـتی سَری به چـشمِ تـرِ مـادرم زدی

مجنونِ کوچه‌های غَمَم، دستِ من بگیر
دل تنگِ دیدنِ حرمـم دستِ من بگـیـر

تو تشنه و دریغ زِ یک جـرعه آب، آه            تو تـشنه و تـمـامیِ صحـرا سـراب، آه

در زیرِ نـیـزه‌هایِ شکـسته نهان شدی            با زخـم‌هـایِ تـازه تـر و بی‌حـساب، آه

یک سو صدایِ العطش آرام می‌رسید            یک سو صدایِ هِلهـله‌ها در شتاب، آه

یک سو صدایِ ضَجـۀ زینب بلند بود            یک سـو صدایِ مـادرت اما کـباب، آه

یک سو عَلَم به خاک و علمدار غرقِ خون            یک سو به خون نشسته عزیزِ رُباب، آه

کم کم نـگـاه بر بـدنـت سخـت می‌شود
کـم کـم نَـفَـس زدنت سـخـت مـی‌شـود

نقد و بررسی

ابیات زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی و کفر آمیز بودن؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



بی‌تو هـزار گـوشۀ دنـیـا صفـا نداشت            اصلاً خدا بدون تو این جلوه را نداشت


بر خِشت خِشتِ کعـبه نوشتـند با طـلا            گیرم که قبله نیست ولی کربلا که هست



بیت زیر به دلیل تحریفی بودن تغییر داده شد همانگونه که بسیاری از علما و محققین همچون علامه بیرجندی؛ شیخ عباس قمی و .... در کتب کبریت احمر (ص ۱۴۱) منتخب التواریخ ( ص ۲۲۴) مقتل تحقیقی (۲۲۹) پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا (ص ۲۴۰) و .... تصریح کرده اند موضوع نبش قبر و سر به نیزه زدن حضرت علی اصغر صحت ندارد و تحریفی است!! این قصۀ جعلی و ساختگی برای اولین بار در قرن سیزدهم در کتاب ریاض القدس آن هم بدون هیچ استنادی تحریف شده است « کتاب ریاض القدس توسط علما و محققین تاریخی جزء کتب تحریفی معرفی شده است»؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



یک سو عَلَم به خاک و علمدار غرقِ خون            یک سو به رویِ نیزه عزیزِ رُباب، آه